پایگاه شعر
عاشقان حضرت علی اصغر باب الحوائج علیه السلام
قالب وبلاگ
درباره وبلاگ

ورود کاربران

ورود به سایت

نام کاربری:
رمز عبور :
رمز عبور را فراموش کردم ؟
موضوعات وبلاگ
شهادت -
ولادت -
زندگینامه -
شعر -
غزل -
رباعی -
دوبیتی -
متن روضه -
متن نوحه -
متون ادبی -
سخن روز -
ویژه نامه -
عکس نوشته -
پیامک -
مرثیه -
دلنوشته -
اشعار سینه زنی -
اشعار زنجیر زنی -
مدح و ثنا -
مقتل -
فضائل و کرامات -
آرشیو مطالب
آمار سایت
افراد آنلاین : 1 نفر
بازدیدهای امروز : 16 نفر
بازدیدهای دیروز : 0 نفر
كل بازدیدها : 8064 نفر
بازدید این ماه : 25 نفر
بازدید ماه قبل : 22 نفر
نظرات : 1
كل مطالب : 161 عدد
تعداد اعضا : 0 نفر
امروز : جمعه 14 اردیبهشت 1403
جستجوی مطالب

Google
mahmoud43.rozblog.com

ثبت نام در وبلاگ
نام کاربری : [-Register_Username-]
رمز عبور : [-Register_Password-]
تکرار رمز عبور : [-Register_RePassword-]
پست الکترونیک : [-Register_Email-]
نام و نام خانوادگی : [-Register_Name-]
سن : [-Register_Age-]

قوانین سایت

[-Register_Captcha_Img-]
کد امنیتی [-Register_Captcha-]
[-Register_Button-]

شاه در گفتار و کودک گرم خواب
که ز نوک ناوکش دادند آب
در کمان بنهاد تیرى حرمله
اوفتاد اندر ملایک غلغله‏
رست چون تیر از کمان شوم او
پر زنان بنشست بر حلقوم او
چون درید آن حلق تیر جانگداز
سر ز بازوى یدالله کرد باز
الله الله این‏ چه تیر است و کمان
کس نداده این چنین تیرى نشان‏
تا کمان زه خورده چرخ پیر را
کس ندیده دو نشان یک تیر را
تیر کز بازوى آن سرور گذشت
بر دل مجروح پیغمبر گذشت
نوک تیر و حلق طفلى ناتوان
آسمانا باژگون بادت کمان‏
شه کشید آن تیر و گفت اى داورم
داورى خواه از گروه کافرم‏
نیست این نوباوه پیغمبرت‏
از فصیل ناقه کم‌تر در برت
کز انین(1) او ز بیداد ثمود
برق غیرت زد بر آن قوم عنود
شه به بالا مى‏فشاند آن خون پاک
قطره‌اى زان برنگشتى سوى خاک
پس خطاب آمد به سکان ملاء
که فرود آئید در دشت بلا
بنگرید آن کودکان شاه عشق‏
که چه سان آرند بر سر راه عشق‏
بنگرید آن مرغ دست‏آموز عرش
که چه سان در خون همى غلطد به فرش!
ره که پیران سر نبردندش به جهد
چون کند طى یک شبه طفلان مهد
این نگارین خون که دارد بوى طیب‏
تحفه‏اى سوى حبیب است از حبیب‏
در ربائید این نگار پاک را
پرده گلنارى کنید افلاک را
کآید اینک مهر پرور ماه ما
یک دم دیگر به مهمانگاه ما
در ربائید این گهر‏هاى ثمین
که نیاید دانه‏اى زان بر زمین
باز داریدش نهان در گنج بار
کز حبیب ماست ما را یادگار
قطره‏اى زین خون اگر ریزد به خاک
گردد عالم گیر طوفان هلاک‏
تیر خورده شاهباز دست شاه
کرد بر روى شه آسیمه(2) نگاه
غنچه لب بر تبسم باز کرد
در کنار باب خواب ناز کرد
ره چه گویم من که آن طفل شهید
اندران آئینه روشن چه دید
وان گشودن لب به لبخند آن چه بود
وان نثار شکر و قند از چه بود
رمز کنت کنز بودش سر به سر
زیر آن لبخند شیرین مستتر
رمز خلق آدم و حوا ز گل
وان سجود قدسیان پاک دل‏
رمز بعث انبیاى پر شکیب
وان صبورى بر بلایاى حبیب‏
رمزهاى نامه عهد الست‏
که شهید عشق با محبوب بست‏
پس ندا آمد بدو کاى شهریار
این رضیع(3) خویش را بر ما گذار
تا دهیمش شیر از پستان حور
خوش بخوابانیمش اندر مهد نور
پس شه آن در ثمین در خاک کرد
خاک غم بر تارک افلاک کرد
آرى آرى عاشقان روى دوست
این چنین قربانى آرد سوى دوست
عشق را مادر ز زاد اِستروَنست
عاشقان را قاف وحدت مسکن است‏
اندر آن کشور که جاى دلبر است‏
نه حدیث اکبر و نه اصغر است‏



پی‌نوشت‌ها:
1- ظرف سفالی
2- مضطرب
3- طفل شیرخوار
"دیوان آتشکده، نیرّ تبریزى"‏




درباره : <-PostCategory->

امتیاز : | نظر شما :



نوشته شده در پنجشنبه 24 دی 1394 توسط مدیر| بازدید : 50 |

نظرات وبلاگ
نام شما :
آدرس وب سایت :
پست الکترونیک :
ایمیل * (برای عموم نمایش داده نخواهد شد)
پیام شما :
شکلک ها :
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B /:) :S
:
نظر خصوصی
کد امنیتی :
:
عناوين آخرين مطالب ارسالي

.: Weblog Themes By Music-Day.Info :.

::

عضویت سریع


قوانین سایت

کد امنیتی :
نظر سنجی
امکانات وب

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به پایگاه شعر مي باشد.

جدید ترین موزیک های روز



طراح قالب

موزیک روز

جدیدترین مطالب روز دنیا